نیازهای جنسی در ازدواج

بر طرف کردن نیازهای جنسی در ازدواج در سنین پایین، ‌کار نادرستی است. در دو دهه اخیر هم بسیاری از روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و حتی خانواده‌های اروپایی و آمریکایی نظریه بر طرف کردن نیازهای جنسی در ازدواج در سنین پایین، را رد کرده‌اند؛ زیرا افرادی که در سن پایین با اهداف رفع نیاز جنسی ازدواج می‌کنند، ‌بعد از رسیدن به بلوغ فکری و اجتماعی، متوجه اشتباه خود می‌شوند. آن‌ها، فقط یک عامل را برای شروع زندگی مشترک در نظر گرفته‌اند.

نیازهای جنسی در ازدواج ، عامل اثرگذاری در زندگی فردی است. زمانی که ازدواج در سن پایین اتفاق بیفتد، ‌فرد بعد از مدتی به این نتیجه می‌رسد که سایر نیازهای عاطفی و اجتماعی‌اش قبل از ازدواج، برآورده نشده است. چنین افرادی معمولا دلیل پشیمانی خود را، «جوانی نکردن» می‌دانند.

جوانی کردن برای این افراد، به‌معنای زندگی بیشتر با والدین، ‌ ادامه تحصیل، گشت و گذار با دوستان یا حتی مسافرت با گروه‌های دانشجویی است.

افرادی که در سن پایین ازدواج می‌کنند، خیلی زود بار مسئولیت‌های زندگی بر دوششان می‌افتد. چنین افرادی در مواجهه با دوستان خود که اوقات فراغت بیشتر و مسئولیت کمتری دارند، حس بدی پیدا می‌کنند. یعنی وقتی مدتی از زندگی مشترکشان گذشت و تب روابط جنسی در آن‌ها کمی پایین آمد، متوجه می‌شوند که تمام زندگی، ‌رابطه جنسی نیست و آن‌ها برای ازدواج، ملاک‌هایی مانند تفاهم، تفاوت‌های خانوادگی و فرهنگی، تفاوت نگرش در زندگی، اختلاف سلیقه و وابستگی‌های خود و طرف مقابلشان را در نظر نگرفته‌اند.